اخبار استاناسلایدرسیاسی

سند آمایش سرزمین استان؛ فقدان سناریوهای خلاقانه و ردپای افراد ذی‌نفوذ!

گفتگوی بی‌رسانه با عضو هیأت علمی و معاون دانشگاه دامغان

شبکه اطلاع‌رسانی بی‌رسانه در هفته‌های اخیر کوشیده است با بررسی سند آمایش سرزمین استان، اشکالات تأمل‌برانگیز آن را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارد. به تازگی فرصتی دست داد تا در گفتگو با دکتر اسلامی، عضو هیأت علمی و معاون دانشگاه دامغان، پاره‌ای دیگر از اشکالات این سند را مورد بررسی قرار دهیم. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، مشروح گفته‌های دکتر اسلامی در گفتگو با بی‌رسانه است.

بی‌مقدمه شما را به مطالعه این مطلب دعوت می‌کنیم:

من گفته‌هایم درباره سند آمایش سرزمین استان سمنان را در 3 بخش دسته‌بندی می‌کنم: نخست، بخش جمع‌آوری اطلاعات و داده‌ها، دوم، بخش سناریونویسی سند و سوم، بخش استخراج عناوین آمایشی یا نتیجه‌گیری. در بخش جمع‌آوری داده‌ها، به وضوح روشن است که برخی اطلاعات قدیمی است و به‌روز نیست؛ شاید برخی از داده‌برداری‌ها مربوط به سال 93 باشد.

چنان‌که مستحضرید، در آمایش سرزمین باید رابطه بین انسان و سرزمین و فعالیت‌های انسانی باید درنظر گرفته شود و مبنای کار قرار بگیرد. در این بخش نیز به طور مثال اطلاعاتی آن‌چنانی درباره بافت اجتماعی شهرستان دامغان و به طور کلی استان لحاظ نشده است. دیدگاه من این است که لازم بود درباره ریشه و نحوه شکل‌گیری استان سمنان اطلاعاتی در این سند درج شود.

لازم بود اطلاعاتی درباره این که شهرها در استان سمنان چگونه رشد کرده‌اند، جمع‌آوری و در سند لحاظ می‌شد؛ ما در سند چیزی تحت این عناوین نیافته‌ایم. از طرفی ما در دامغان شاهدیم که رفت‌وآمدها و پیوندهای اجتماعی مردم دامغان بیش‌تر معطوف به شمال است. مهاجرت‌های موقت مردم دامغان به سبب بهره‌مندی از امکانات درمانی، در سند لحاظ نشده است.

هیچ سناریوی خلاقانه‌ای در سند آمایش استان وجود ندارد

باور اجتماعی نهادینه‌شده در ذهن مردم دامغان مبنی بر این که حق آن‌ها تضییع شده، باید در سند مورد تحلیل قرار می‌گرفت؛ فارغ از قضاوت ما درباره درستی یا نادرستی این گزاره. این دست مسائل باید احصاء و تحلیل می‌شد. درباره بخش دوم، ما معتقدیم هیچ سناریوی خلاقانه‌ای در سند وجود ندارد. سناریوهای پیشنهادی در سند همان سناریوهایی است که اگر سند هم تدوین نمی‌شد مطرح بودند!

اگر می‌گوییم محور شرق به غرب، محور پیشران توسعه در استان سمنان است، این یک گزاره عادی است؛ ما در آمایش باید به دنبال استعدادهای سرزمینی و انسانی باشیم که دیده نشده است. اگر قرار بود سناریوهای غیرخلاقانه مطرح شود و امور همان‌طور که پیش‌تر پی گرفته می‌شد، پی گرفته شود، پس اساسا چه نیازی به سند آمایش بود؟ در بخش سوم و نتیجه‌گیری کار باید اشاره کنم که عنوان درجه‌یکی که از پردازش داده‌ها و سناریونویسی استخراج شده عبارت است از شکل‌گیری مناطق شهری سمنان و شاهرود؛ یعنی باید دو منطقه شهری یکی در شرق استان و یکی در غرب استان شکل بگیرد.

برخی از مفاد سند آمایش به گسترش محرومیت منجر می‌شود

این مسائل با اسناد بالادستی مغایرت جدی دارد. ما این موضوع را در قالب یک مقاله پژوهشی بررسی کرده‌ایم. در ضوابط بالادستی، یعنی ضوابط آمایش ملی و همچنین جهت‌گیری‌هایی که آقای دکتر نوبخت در آبان‌ماه 96 ابلاغ کردند، صراحتا ذکر شده که باید تمرکززدایی و محرومیت‌زدایی صورت بگیرد؛ در حالی که برخی از مفاد سند آمایش سرزمین استان، کاملا در جهت تمرکزگرایی و محرومیت‌زایی است.

پیشنهاداتی که برای راه‌اندازی مناطق شهری در سمنان و شاهرود ارائه شده، سرمایه‌گذاران را به این مناطق سوق می‌دهد. بدین‌ترتیب افراد ترجیح می‌دهند در مناطقی مثل دامغان، زمین نخرند، بلکه در مناطقی مثل شهرک پیشنهادی آهوان زمین خریداری کنند. به قول یکی از دوستانِ درگیر با این مباحث، در سند نوعی تهرانیزاسیون اتفاق افتاده است!

بدین‌ترتیب که همانطور که تهران به طور بی‌قاعده‌ای بزرگ شده و اکنون با معضلات جدی مثل آلودگی هوا و ریزگرد مواجه است، با سوگیری‌های سند، همین اتفاقات در استان سمنان رخ می‌دهد. جمعیت متمرکز حتی از جنبه‌های سیاسی نیز حکمرانی را هزینه‌بردارتر از حالتی می‌کند که جمعیت در آن توزیع شده باشد. بنابراین ضمن این که محرومیت‌زایی و تمرکزگرایی به عنوان دو گزاره مغایر با اسناد بالادستی، از تبعات این سند آمایش است، ما هیچ پیش‌بینی ویژه‌ای برای کنترل این تبعات در سند نمی‌بینیم.

ما پیش‌بینی نکرده‌ایم که چگونه می‌توانیم سرمایه‌گذاران را تشویق کنیم که در بخش‌های محروم موطن خود سرمایه‌گذاری کنند. با این شیوه تدوین سند، افراد به جای آن که با شاخصه‌های علمی، سوالات اساسی آمایش را رصد و مثلا بررسی کنند که آیا استعدادهای سرزمینی سنجیده شده یا خیر، می‌نگرند که چه برنامه‌ای برای شاهرود، دامغان و دیگر شهرها طراحی شده و دعوا به راه می‌افتد.

گزاره‌هایی که حساسیت مردم استان را برمی‌انگیزد

در سند ذکر شده که خدمات برتر در بخش‌های فوق‌تخصصی پزشکی مربوط به منطقه‌های شهری سمنان و شاهرود است؛ این موضوع طبیعتا حساسیت مردم دامغان برمی‌انگیزد. اگر همه استعدادهای سرزمین به درستی احصاء شود و مبنا قرار بگیرد، برنامه‌های اجرایی به درستی طرح‌ریزی می‌شود. وقتی پروگرام و برنامه اجرایی را به آمایش متصل کردیم، آمایش را خراب کرده‌ایم.

رقابت‌های سیاسی صرفا معطوف به نتایج خاصی هستند و اساسا کاری به کار علمی ندارند! این رویکردها دردسرساز است و آمایش را زیر سوال می‌برد. در مجموع اعتقاد ما این است که در استان سمنان یک کار حرفه‌ای در ارتباط با سند آمایش سرزمین صورت نگرفته است. اگر متن سند را ملاحظه کنید، وصله‌های ناجوری در آن می‌یابید! مثلا در بخش الگوی توزیع خدمات اجتماعی در سطح مناطق، «شناسایی شهر شاهرود در جایگاه قطب پزشکی در منطقه» ذکر شده است.

چرا نامی از شرکت مشاور در فضای اینترنت نمی‌بینیم؟

من در سال 96 به کارشناسان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان گفتم که چگونه است ما هرچه جستجو می‌کنیم، نامی از شرکت مشاور پروژه در فضای وب نمی‌بینیم! ما می‌خواستیم افرادی که در حال تدوین سند هستند را بیابیم و با آن‌ها ارتباطی علمی برقرار کنیم. تنها پاسخی که دریافت کردیم این بود که بروید و نام آقای دکتر اشکوری را در اینترنت سرچ کنید و ببینید چه خبر است!

برداشت و تحلیل من درباره سند آمایش این است که به شرکت مشاور گفته شده، سند باید به این شکل تدوین شود، شرکت هم گزاره‌ها را به شکلی کنار هم چیده که هیچ قابل دفاع نیست. در واقع صرفا یک صورت علمی به کار داده شده اما محتوای کار علمی نیست؛ به همین خاطر هم دانشگاه دامغان با استانداری مکاتبه و درخواست کرد که انتقادات ما را به داور بی‌طرفی درباره آمایش عرضه کنند.

ما معتقدیم کار علمی را نباید با محتواهای سیاسی آلوده کرد. به فرمایش امیرالمومنین(ع) باید علم سلطان باشد. جمع‌آوری اطلاعات باید به‌روز شود. آقایان به ما گفتند ما در باب تهیه سند، با تعدادی از نخبگان بومی گفتگو کرده‌ایم؛ ما از آن‌ها خواستیم نام این نخبگان بومی را بگویند اما آن‌ها حتی این اسامی را در اختیار ما قرار ندادند؛ کار علمی محرمانگی را برنمی‌تابد.

نتیجه‌گیری من این است که اطلاعات مبنایی سند، اطلاعات درستی نبوده است. وقتی شما مراحل تدوین سند را در فاز سری و محرمانه نگه‌میدارید، نشان‌دهنده این است که مسأله و مشکلی در سند وجود دارد. لازم به تکرار است که سناریوی خلاقانه‌ای در این سند پیش‌بینی نشده است. برخی از بخش‌های سند هم مغایر با اسناد بالادستی است. در این سند چندین مأموریت در حوزه حمل‌ونقل تعریف شده است.

سنجه‌ای برای سنجش میزان پیشرفت برنامه‌های اجرایی در سند وجود ندارد

ما با هزار دشواری موفق شدیم که در حوزه حمل و نقل تقویت راه اصلی شمال-جنوب را هم لحاظ کنند. کوتاه‌ترین محور شمال-جنوب در خشکی، بندرعباس تا بندر امیرآباد است که ظرفیت آن در ابتدا لحاظ نشده بود. کارشناسان انتظار دارند که به طور دقیق روشن شود که در بحث پروگرام‌ها و برنامه‌های عملیاتی، میزان پیشرفت چگونه سنجیده می‌شود؛ چنین چیزی در سند وجود ندارد.

اصطلاحات در این سند، بار مفهومی خود را ندارند. از مقایسه برخی از بخش‌های سند روشن می‌شود که فشارهایی وجود داشته که مفهوم اصطلاحات به درستی درنظر گرفته نشود! من فکر می‌کنم نظر افراد ذی‌نفوذ در تدوین سند بسیار تأثیرگذار بوده است. به نظر می‌رسد کار تدوین سند اساسا علمی نبوده است. بازنگری در سند به نفع همه است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا