اخبار استاناسلایدرسیاسی

در روزگاری نه‌چندان دور، آدم‌ها از مسئولیت‌ها می‌گریختند!

گفتگوی بی‌رسانه با نماینده ولی‌فقیه در استان

به گزارش بی‌رسانه، به تازگی فرصتی دست داد تا پای سخنان حجت‌الاسلام و المسلمین، مرتضی مطیعی، نماینده ولی‌فقیه در استان بنشینیم و گفتگو کنیم. حجت‌الاسلام مطیعی در این گفتگو نکات مهمی را پیرامون روزگاری نه‌چندان دور بیان می‌کند که در آن بودند کسانی که از مسئولیت‌ها می‌گریختند، به سوی آن نمی‌شتافتند و اگر ضرورتی هم ایجاب می‌کرد، مسئولیت را با اکراه و نه با اشتیاق می‌پذیرفتند.

بخش نخست این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

بی‌رسانه: جناب مطیعی! حضرتعالی سابقه روشنی در دوران دفاع مقدس دارید و مسئولیت‌هایی را در زمان جنگ بر عهده داشته‌اید. آن زمان، طبعا حال و هوای ویژه‌ای داشته است که تا چند سال پس از جنگ، جریان داشت. رهبر معظم انقلاب، چند سال قبل از حال و هوای دهه شصت یاد کردند و به نوعی مسئولان را به بازگشت به ارزش‌های آن دوران، سفارش کردند. وقتی امروز به مشی مسئولان می‌نگرید، فکر می‌کنید کدام‌یک از ویژگی‌های آدم‌های دوران جنگ و دهه شصت بیش‌تر به دست فراموشی سپرده شده است؟

در زمان جنگ شاهد یک اوج معنویت بودیم. در معنویت، یک هماهنگی میان پشت جبهه‌ها و خود جبهه‌ها ایجاد شده بود. معنویت مناطق جنگی توصیف‌شدنی نیست؛ بلکه درک‌کردنی است. آن‌چه در خاطرات گفته می‌شود، گوشه ناچیزی از معنویت جنگ است. آن‌ها که با فضای جبهه آشنا نبودند، وقتی با آن مواجه می‌شدند، انگشت به دهان می‌ماندند. مصادیق این حال و هوای معنوی، بسیار پرشمار است.

در کنار فعالیت‌های نظامی، نمازهای جماعت جلوه‌های معنویت بودند. شاید شبی نبود که رزمندگان از مجالس معنوی محروم باشند. در آن زمان روحانیون بزرگواری برای تبلیغ به مناطق جنگی می‌آمدند. تیپ‌هایی مثل تیپ امام صادق(ع) نیروهای رزمی-تبلیغی را به جبهه‌ها می‌فرستادند. علمای بزرگ، ائمه جمعه و روحانیون وارسته در جبهه‌ها حضور پیدا می‌کردند.

مرحوم میرزاجواد تهرانی که در مشهد می‌زیستند، در کهن‌سالی به جبهه‌ها آمد؛ ممکن است تصویر ایشان را در لباس بسیجی دیده باشید. حضرات آیات مشکینی و اشرفی اصفهانی و بزرگوارانی مثل آیت‌الله شاهچراغی و اخوی بزرگوارشان، بارها به جبهه‌ها می‌آمدند و بر معنویت مناطق جنگی می‌افزودند. افراد در جبهه به سوی مجرد شدن و دل کندن از پست و مقام و دنیا سیر می‌کردند.

روزگاری بود که باید افراد را به جبر به پذیرش مسئولیت وادار می‌کردند

به دلیل شدت معنویت جبهه‌ها، وقتی افراد از مناطق جنگی بازمی‌گشتند، حتی دل و دماغ کارهای روزمره و کسب درآمد را نداشتند. به جهت حاکمیتِ اخلاق و معنویت در آن دوران، باید افراد به زور وادار به پذیرش مسئولیت‌ها می‌کردید. کسی را پیدا نمی‌کردید که مسئولیت بپذیرد. آن‌ها کار را ریاست نمی‌دانستند، بلکه مسئولیت می‌دانستند. آیا اکنون این‌گونه است؟

نمی‌گوییم امروز افراد برای مسئولیت بال‌بال می‌زنند؛ ان‌شاءالله که این‌طور نیست؛ اما بسیاری از افراد را می‌بینیم که خیلی راحت مسئولیت‌ها را می‌پذیرند. ما نمی‌توانیم واقعیت‌ها را نادیده بگیریم. ما بعضا با افرادی مواجهیم که ممکن است علیه دیگران سعایت کنند و توان‌شان را اندک جلوه دهند؛ نه برای این که فلان‌شخص نباشد و دیگری باشد، بلکه برای این که «من» در مسئولیت باشم.

منیت، معنویت را از بین می‌برد

منیت، معنویت را از بین می‌برد. اگر می‌خواهیم مسیر تمدن‌سازی را بپیماییم، باید هفت توصیه رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم را عملیاتی کنیم؛ که از جمله مهم‌ترین این توصیه‌ها تأکید بر معنویت است. سه سال و اندی از صدور بیانیه گام دوم می‌گذرد اما متأسفانه ما هنوز در تئوری مانده‌ایم و آن را به اجرا نیاورده‌ایم.

بی‌رسانه: اگر اجازه دهید از منظر دیگری به مسأله جنگ نگاه کنیم. امروز هم جنگی اقتصادی علیه ایران در جریان است اما گویی برخی این شرایط جنگی را درک نکرده‌اند. به عنوان مثال، با وجود مشکلات اقتصادی فراوان، هنوز می‌شنویم که حقوق‌های نجومی به برخی از مسئولان پرداخت می‌شود. از نظر حضرتعالی، آیا شرایط کشور جنگی است و اگر هست، آیا مسئولان الزامات این شرایط جنگی را رعایت می‌کنند؟

بله، ما در شرایط جنگی هستیم. فاز جنگی کنونی بسیار متفاوت از جنگ سابق است. ما امروز دیگر به دنبال تعطیلی یک سفارت‌خانه نیستیم، بلکه با تشکیل مقاومت اسلامی، به دنبال اخراج نیروهای استکبار از منطقه هستیم. نیروهای مقاومت در غرب آسیا بسیار قدرتمندند و ان‌شاءالله گسترش پیدا می‌کنند. اهداف و راهبردهای دشمن نیز تغییر کرده و به طور مثال شبکه نفوذ گسترده‌ای در کشور شکل داده است.

ما زمانی درگیر این بودیم که کلاش وارد کنیم و سیم‌خاردار بخریم اما امروز به دنبال خرید اسلحه نیستیم، بلکه به دنبال آنیم که سلاح‌های خود را به نیروهای مقاومت برسانیم. امروز ما در میانه یک جنگ نرم هستیم. مسئولین باید در خط مقدم این نبرد حضور داشته باشند، اما گویی برخی این جنگ را به خودشان نگرفته‌اند. حضرت آقا می‌گویند اگر جوان‌های امروز از جوان‌های دهه شصت و دوران جنگ، بیش‌تر آماده نباشند، کم‌تر آماده نیستند.

وقتی حقوق سپاه 2 هزار تومان شد، برخی اعتراض کردند که چرا حقوق‌مان را زیاد کرده‌اید؟

بدنه مردمی آمادگی دارد اما مردم به مسئولانشان می‌نگرند. یادم هست برخی از دوستان ما، وقتی حقوق سپاه 2 هزار تومان شد، اعتراض کرده بودند که چرا حقوق‌مان را اضافه کرده‌اید؟ یا وقتی درجه می‌دادند، می‌گفتند این درجه برای من زیاد است. به دنبال نگرفتن بودند. اما اکنون افراد می‌اندیشند که اگر در فلان مسئولیت باشم، حقوق بیش‌تری می‌گیرم؛ نمی‌نگرند که حضورشان در کدام مسئولیت مفیدتر است.

در دولت قبل، وزرایی داشتیم که بعضا در چند شرکت و نهاد مسئولیت داشتند و حقوق‌شان به صدها میلیون می‌رسید. واژه نجومی، گویاترین واژه برای توصیف این حقوق‌هاست. باید برگردیم. این که چگونه باید برگردیم، حتما راهبرد و راهکار می‌خواهد. در برخی ادوار، فاصله‌های طبقاتی، ایجاد شد یا شدت گرفت. دولتی بنایش بر کار بود اما کار را به سرانجام نرساند، عاقبت‌بخیر نشد و بعد هم مایه دردسر شد؛ اما در ابتدای فعالیتش همه دغدغه‌مندان نظام نفس راحتی کشیدند.

کسانی که هولوکاست را زیر سوال می‌بردند، گویی به تدریج کوشیدند که به غربی‌ها نزدیک‌تر شوند. این هم نوعی هجمه است. دشمن با سلاح‌های متنوعی وارد کارزار می‌شود. زمانی که خیلی‌ها فکر می‌کردند نفوذ، یک داستان و قصه و افسانه است، حضرت آقا در سخنرانی‌های مکرر خود نسبت به این موضوع هشدار دادند. اخیرا برخی از روزنامه‌های زنجیره‌ای نوشتند که در مسائل بین‌المللی تضمین معنا ندارد؛ بلکه قدرت معنا دارد!

وقتی ارزش‌ها تغییر می‌کند، ماجرای حقوق‌های نجومی پیش می‌آید

اگر راست می‌گویید پس چرا جلوی قدرت گرفتن ما را گرفته‌اید؟ گاهی با خود می‌گویم آمریکا با وجود نیروهای داخلی‌اش دیگر چه می‌خواهد؟ او دیگر نیاز ندارد با ما بجنگد، نیروهایی در داخل دارد که این وظیفه را انجام می‌دهند. آن‌ها از دگراندیشی فراتر رفته‌اند و دگرخواه هستند و سیاست‌های آمریکا را دنبال می‌کنند. الغرض؛ وقتی ارزش‌ها تغییر کرد، حقوق‌های نجومی پیش می‌آید.

در دولت قبل دختر وزیر می‌گوید آن‌چه از ثروت‌های نجومی داریم، حق ما از این سفره است. فاصله طبقاتی یک واقعیت است و امید می‌رود در دوره جدید درمانی برای آن درنظر گرفته شود.

بی‌رسانه: رهبر انقلاب چند سال قبل در فرمایش صریحی اعلام کردند که ما در حوزه عدالت عقب‌ماندگی‌های جدی داریم. عدالت، یعنی قرار دادن چیزها و افراد در جای خود. در افواه عمومی زیاد می‌شنویم که هیچ‌چیز سر جای خودش نیست! در مدتی که مسئولیت نمایندگی ولی‌فقیه را بر عهده گرفته‌اید و طبعا ارتباطتان با مسئولان بیش‌تر شده، چه چیزی در حوزه نبودن افراد در جایگاه خود شما را بیش‌تر آزار می‌دهد؟

کار جهادی و عمل به وظیفه، ملازم مسئولیت و لازمه رفع خرابی‌های گذشته است. اگر هرکس به وظایف خود عمل کند، امور بهتر از آن‌چه می‌بینیم انجام می‌شود. دخالت قوا در کار یکدیگر، مطلوب نیست. رهبر انقلاب در دوره گذشته البته برای همگرایی سه‌قوه تصمیماتی اتخاذ کردند. در برخی ادوار، سه قوه، گاه سه جهت مختلف داشتند اما امروز بحمدالله اشتراک فکری، تفاهم و برنامه‌ریزی مشترک که لازمه پیشرفت کشور است، وجود دارد.

اما دخالت در حوزه‌های مختلف، پسندیده نیست؛ این موضوع در همه استان‌ها وجود دارد و ممکن است در استان ما هم وجود داشته باشد. نیروهایی که هریک نماینده قوه‌ای هستند، اگر با یکدیگر تشریک مساعی داشته باشند، امور مطلوب‌تر به پیش می‌رود. ما با نماینده دولت، یعنی استاندار محترم، تفاهم خوبی داریم. گاهی با هم مشورت می‌کنیم. برخی فکر می‌کنند هرچه می‌خواهیم به مسئولی بگوییم، باید در تریبون نماز جمعه یا یک سخنرانی علنی بگوییم اما این‌طور نیست.

ممکن است بعدها کسی به این نتیجه برسد که لازم است در تریبون‌ها به صورت علنی مسأله‌ای را مطرح کند؛ اما در مراحل اولیه، این کار ضروری نیست. میان مسئولان ارتباط وجود دارد. ما هم در جلسه خصوصی و هم در جلسه علنی با آیت‌الله رئیسی در سفر ایشان به استان درباره انتصابات نکاتی را بیان کردیم. اخیرا شنیدم که در یکی از استان‌های کشور که حدود 30 شهر دارد، استاندار از درخواست‌ها و فشارهای نمایندگان مستأصل شده است.

بارها گفته‌ام که در عزل و نصب‌ها دخالت نمی‌کنم

معنای نظارت که در زمره وظایف نمایندگان مجلس است، این است که اگر استاندار به عنوان نماینده دولت، فردی را برای مسئولیتی منصوب کرد و آن فرد منصوب‌شده در کار خود تعلل کرد، نماینده به عنوان ناظر باید از تضییع حقوق مردم جلوگیری کند. اگر با بنده هم در استان سمنان مشورتی شده، بارها به استاندار محترم عرض کرده‌ام که ابدا در عزل و نصب‌ها دخالت نمی‌کنم.

این رویکرد دلیل عقلی هم دارد؛ چراکه اگر من بر انتصاب فردی اصرار کنم و بعدها از او خطایی سر بزند، نمی‌توانم در خصوص عملکرد او تذکری بدهم. نماینده مجلس وظیفه دارد بر کار استاندار و فرماندار و مسئولان دولت نظارت و اگر در حوزه انتخابیه‌اش نابسامانی‌هایی را مشاهده کرد، پیگیری کند. آن‌ها برای کشور قانون تصویب می‌کنند. ما و نمایندگان البته اگر مورد مشورت قرار بگیریم، باید نکاتی که در ذهن داریم را بیان کنیم.

من ادعا ندارم که این مسائل در استان ما وجود دارد اما می‌دانیم که مسائلی از این دست در استان‌های دیگر اتفاق افتاده است و مسئولان بالادستی که انتصاب افراد، وظیفه آن‌ها، تحت فشارند. وقتی این مسئولان تحت فشار باشند، شایسته‌گزینی تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و وقتی شایسته‌گزینی از میان برود، کار به کاردان متعهد متخصص سپرده نمی‌شود.

گاه ممکن است افرادی بر مصادر امور گمارده شوند که نه تخصص دارند و نه تعهد. نباید گفت که فلان افراد چون در انتخابات با ما کار کرده‌اند پس باید مسئولیت بگیرند…

ادامه این گفتگو به زودی منتشر می‌شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا