اخبار استاناخبار ویژهاسلایدرفرهنگ و هنر

جنتلمنی با پای برهنه!

یادداشت ارسالی مخاطبان

مدتی قبل، سمنان را به انسانی تشبیه کردم که کت و شلواری شیک به تن دارد و کلاه دوری اش هم به شدت زیباست، ولی پابرهنه است و زخم های پاهایش او را می آزارد.

نابرابری ملموس طبقاتی و شکاف عمیق میان میزان رفاه ساکنان محلات مختلف، از شمال تا جنوب شهر، خمیر مایه اصلی این تشبیه بود.

شیب برخورداری مردمان بالانشین تا کم برخورداری مردم پایین شهر آنقدر ناملایم و شدید است که با طی مسافتی کمتر از 3 کیلومتر از لابلای مدرن ترین ساختمان ها با نماهای میلیاردی به کوچه پس کوچه های تنگ و ترسناکی می رسید که فقر و فلاکت از در و دیوارش می بارد.

نابرابری طبقاتی، واقعیت تلخ زندگی اجتماعی امروز ما در سراسر جامعه ی ایرانی است و اگر سمنان را مثال زدم، اول؛ چون شهر مورد مطالعه ماست، دوم اینکه این شهر به شدت در کانال رشد و توسعه قرار دارد و اگر این بیماری های ساختاری نادیده انگاشته شود، دست و پاگیر شهر، مسئولان و ساکنان آن خواهد شد و نهایتا اینکه این پدیده در سمنان بسیار عینی تر است.

ولی در شرایط معمول نابرابری طبقاتی با نظمی خودساخته همراه است و می توان این نظم هرچند ناعادلانه و ناخوشایند را در نمای شهری، سبک زندگی، مدل خودروها، نمای ساختمان ها و حتی برند لباس های برتن مردم، از مناطق بالا به سمت پایین شهر ملاحظه و دنبال کرد.

حال چنانچه این نابرابری به دلایلی دچار بی نظمی گردد، تبعات آن چندین برابر شده و آثار فردی و اجتماعی به مراتب سنگین تری به بار خواهد آورد.

این بی نظمی معمولا در دو حالت رخ می دهد؛ یا محصول توسعه نامتوازن اجتماعی است، یا مدیریت نامتعادل شهری!

در مدل نخست؛ به طورمثال کشاورزی از طبقات پایین جامعه به علت قرارگرفتن باغش در حاشیه بلوار و فروش آن به بساز و بفروش ها، یک شبه ره صدساله را می رود، یا باغداری کم برخوردار قیمت محصولاتش در بازار نامتعادل و بی ثبات این روزها رشدی 300 درصدی می یابد و پولی قابل توجه به دست می آورد و با خرید خودروی چند صد میلیونی و تغییر نمای منزلش، نظم طبقاتی محل یا روستای محل سکونتش را به هم می ریزد.

در مدل دوم؛ شاهد تأثیرگذاری مستقیم مدیریت شهری در بروز این پدیده هستیم؛ ساخت ساختمان های مجلل در مناطق کم برخوردار و ضعیف شهر مانند رستوران ها، پاساژها و… که اغلب به علت ارزان تر بودن زمین در این اماکن ساخته می شوند، مصداق بارز آن است.

ساخت لاکچری ترین رستوران شهر در حاشیه مسکن مهر که ساکنان آن روزانه و بارها و بارها از مقابلش عبور و هربار مشتریان شیک پوشش را نظاره می کنند و حتی یکبار درونش را نمی بییند!، ساخت مجتمع مدرن مسکونی در قلب مسکن محرومان و جداسازی آن با دیواری بلند، ارائه خدمات شهری متفاوت به محلات ضعیف و قوی که بر این شکاف می افزاید، تنها نمونه‌هایی از نقش مدیریت ناکارآمد شهری در افزایش نابرابری و ایجاد بی‌نظمی طبقاتی است.

در حالی که انتظار منطقی از سیستم مدیریت شهری این است که به جای هدایت چنین مجموعه‌هایی به سمت محلات کم برخوردار شهری که هیچ منافعی برای ساکنان این مناطق ندارد، با ایجاد مجموعه های خدماتی دولتی و خصوصی از جمله مراکز درمانی مدرن، مدارس هوشمند، بوستان ها و معابر زیبا، فضای سبز و نمادهای پرنشاط شهری، باشگاه های ورزشی و ایستگاه های گفت وگو به ارتقاء کیفیت زندگی در این محلات کمک نمایند.

سخن پایانی؛ مهم ترین اثر نابرابری طبقاتی به ویژه از جنس نامنظم آن، تشدید «احساس محرومیت» در ذهن شهروندانی است که تا قبل از این، با مشاهده همسایگان هم تراز و محیط اجتماعی هماهنگ با خویش، راحت تر با کاستی‌هایشان کنار می آمدند، درحالی که با ظهور این پدیده‌ی اجتماعی، هر روز فقرشان برسرشان آوار می شود!

✍شاهچراغ؛ جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا