ویژگیهای امام جمعه تراز انقلاب اسلامی
به گزارش بیرسانه، دانیال یادگاری، فعال دانشجویی مطالبهگر از هماستانی ماست که در حال حاضر در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته علوم سیاسی تحصیل میکند. یادگاری در مقاله پیشرو به بایستههای نماز جمعه و شاخصههای امام جمعه تراز انقلاب پرداخته است. بخش نخست این مقاله را در ادامه میخوانید:
نماز جمعه یکی از نهادهای مردممحور است که با پیروزی انقلاب اسلامی احیا شد؛ به گونهای که در دهه 60 نماز جمعهها به عنوان مهمترین مراکز سیاسی و عبادی محسوب میشدند و از همین رو ائمه جمعه نقش سرنوشتسازی را در تحلیل مسائل خرد و کلان کشور و تبیین حوادث سیاسی و اجتماعی ایفا میکردند. بنابر مستندات تاریخی همه حیات روحانیت ما با مردم بوده است.
یعنی این واقعیت از گذشتههای دور تا قبل از پیروزی انقلاب و همچنین پس از انقلاب را در برمیگیرد. در نگاه و اندیشه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب، اصل و پایه مردم هستند یعنی همه قدرتها در واقع برآمده از مردماند و مردم صاحب قدرت هستند. طی بررسی نگاه حضرت امام خمینی(ره) در مورد روحانیت به این نکته میرسیم که روحانیت مدنظر حضرت امام خمینی آن روحانیتی نیست که به دنبال جایگاههای دنیوی باشد تا بخواهد از این طریق برای خود موقعیت و جایگاهی در قدرت به وجود بیاورد؛ بلکه از مولفههای کارگزاران نظام اسلامی در دورههای مختلف که ائمه معصومین هم بر آن تأکید کردهاند برابری زندگی آنان با مستضعفین است، نوعی از زندگی که حضرت امام(ره) بارها و بارها از آن با عنوان زیّطلبگی یاد کردند.
در انذارها و هشدارهای امام به جامعه روحانیت و طلاب دغدغه امام آن است که مبادا چسبندگی قدرت باعث شود تا کارگزاران و روحانیون از مردم فاصله بگیرند که آن روز باید فاتحه همهچیز را خواند. باید دانست که همه این عوامل از قاضی تا طلبه تا خطیب یا امام جمعه موقعیت و سرمایه اجتماعی خود را به اعتبار جمهوری اسلامی کسب میکند که صاحب آن جمهوری اسلامی مردم هستند؛ پس باید هم از لحاظ سیر و سلوک نزدیکترین فرد به سیره امام و رهبری و در واقع مبانی ارزشی دینی باشند و هم باید متکی به مردم و معطوف به مردم باشند.
یعنی تصور و تلقی ائمه جمعه باید این باشد که به عنوان نماینده رهبری در هر استانی، وسایل و لوازم به عنوان امانت در اختیار آنها قرار گرفته است و به اعتبار خود او نیست. طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، امام جمعه باید هیچ وابستگی به کانونهای قدرت نداشته باشد. تکیه و وابستگی ائمه جمعه باید به مردم باشد چون اولین کارکرد امام جمعه در هر شهر یا استانی این است که سخنگوی مردم و رهبری و خطیب مطالبهگر و عدالتخواه در مصادیق باشد؛ لذا برای تحقق این مهم باید با گروههای قدرت و ثروت هیچ ارتباطی نداشته باشد.
بنابراین باید دانست آن امام جمعهای که در شهر و منطقه برای خود حفاظ و حلقه و پیشخوان درست میکند هیچ قرابتی با جمهوری اسلامی ندارد.
یکی دیگر از مهمترین وظائف ائمه جمعه حفظ وحدت و انسجام در جامعه است و برای انجام این مهم باید از ورود به گردونه بازیهای قدرت و ثروت، جناحها و اشخاص اشراف معلومالحال در هر جریانی پرهیز کنند. ائمه جمعه به عنوان نمایندگان رهبری باید با مستضعفین و عموم مردم در ارتباط باشند و دفتر آنها بیشتر از آنکه محل برقراری حضور مسئولین ورشکسته جناحهای سیاسی و باندهای اقتصادی باشد تا بیشتر ازقبل مستضعفین را تحت سلطه و کنترل قرار بدهند باید مأمن محرومین و مستضعفین و محل پیگیری حقوق آنها باشد.
بررسی محتوای بیانات حضرت امام و رهبری نشان میدهد که فاصله گرفتن از عامه مردم هیچ تناسبی با انقلاب و انقلابیگری ندارد. به همین دلیل امام جمعهای که از مردم فاصله دارد و برای خود قدسیتی را تصور میکند و بیشتر آنکه خود را در برابر مردم مسئول بداند، مردم را در برابر خود مسئول می داند یقینا برای آن جایگاه مناسب نبوده و درک درستی از انقلاب اسلامی ندارد.
یکی از مولفههایی که باید در گام دوم انقلاب تقویت شود، همین کاهش فاصله مسئولین با مردم است. متاسفانه آفت فاصله با مردم، در سالهای بعد از شکلگیری انقلاب اسلامی به جان ساختار حکمرانی کشور افتاده است. نکته دیگر استفاده از ظرفیتهاست. ائمه جمعه باید از ظرفیتهای مغفولمانده به خوبی استفاده کنند. بطور نمونه ائمه جمعه رئیس شورای فرهنگی عمومی هر شهر و منطقه هستند پس باید از این مجرا برای بهرهبرداری از ظرفیت جوانان و دغدغهمندان و کنشگران در عرصههای مختلف استفاده کنند.
شهید بهشتی در سخنانی میگوید که مردم از یک مسئول، اقدام میخواهند. یعنی ائمه جمعه باید کار اقناعی و ایجابی کنند و سیاستهای فرهنگی استان و منطقه را ترسیم نمایند. این نکته را باید دانست که اگر امامجمعه درک واقعی از نیازهای روز جامعه داشته باشد و داد مظلومین را سر دهد قطعا مورد حمایت مردم قرار میگیرد و چه کسی میتواند با قدرتی که مردم حامی آن بشوند مقابله کند؟
اگر این این رویداد به بهترین شکل اتفاق بیفتد مردم هم به استقبال نماز جمعه میآیند. امام جمعه باید صدای مستضعفین باشد، حوادث روز را تبیین کند و مسئولیت اجتماعی بپذیرد. این پذیرش مسئولیت اجتماعی لوازمی دارد که یکی از مهمترین آنها سادهزیستی است. نشانه سادهزیستی روی موکت یا روی زمین زندگی کردن نیست بلکه یک سلوک و منش است.
بطوری که وقتی با مردم صحبت میکند خضوع داشته و گشادهرو باشد. خداوند خطاب به پیامبر میگوید با مردم نرم و لیّن باش. اخلاق حسنه مردم را جذب میکند. امام جمعهای که با خودش هم قهر است آیا میتواند مردم را جذب کند؟ از این نظر در گام دوم انقلاب ائمه جمعه باید به نوعی آموزشهای علمی و کاربردی ببیند و همه این مسائل و مولفهها را در کارگاههای مختلف به بحث و بررسی بنشینند.
باید ویژگیهای شخصیتی موردنیاز یک امام جمعه را داشته باشد و بتواند با همه اقشار و اصناف جامعه ارتباط بگیرد. شوراهای سیاستگذاری ائمه جمعه در این زمینهها وظایف مهمی دارند که باید در این بخشها تعارفات را کنار گذاشت و با دقت و آموزش تمام ائمه جمعه را انتخاب و پیشنهاد کند تا سرمایه اجتماعی خود را حفظ کند. در گام دوم انقلاب آسیبها و معضلات باید شناسایی و رفع شود.
یکی از معضلات مربوط به مجموعههایی است که پیرامون ائمه جمعه شکل میگیرند. بطور نمونه برخی از امامان جمعه به هر شهری که میروند باید یک حوزه علمیه برای خود دائر کنند، در حالی که هر شهری حوزه علمیه و طلبههای خاص خود را دارد، حالا این شهر دهها مشکل فرهنگی دیگر دارد ولی امام جمعه مترصد ساخت حوزه علمیه خود است.
امام جمعه باید فدایی مردم باشد و جان و زندگی و حیثیت و آبرویش را برای مردم وقف کند. این امام جمعه مطلوب انقلاب اسلامی است! اساساً لباس روحانیت یک مسئولیت اجتماعی است یعنی من حاضرم همه سختیهای زندگی خودم را به جان بخرم اما مردم آرامش داشته باشند و آسوده خاطر باشند. چرا قرآن به پیامبر میگوید «ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که تو خودت را به زحمت بیفکنی؟» چون پیامبر به هدایت جامعه حریص بود.
یعنی روحانیت باید خود را پیرو سنت پیامبر بداند. امام جمعه هم باید همینگونه باشد و نسبت به هدایت و پیگیری مشکلات مردم و روحیه فسادستیزی حریص باشد و الگو، معیار و شاخص را باید سیره پیامبر اکرم(ص) و علمای ربانی قرار داد. حضرت امام خمینی(ره) در احوالات موسس حوزه علمیه قم آیتالله عبدالکریم حائری میفرمود: شیخ ما مقروض از دنیا رفت! در نظام روحانیت و دین و امام جمعه، این باید یک ارزش باشد.
البته در بحث ارتباط ائمه جمعه با مردم این مسئله گستردهتر میشود. چه اینکه مسئولیت اجتماعی و سیاسی بیشتری بر عهده آنان است. حتی به لحاظ ساختاری و فیزیکی هم نماز جمعهها با نقص و آسیب مواجه است. یکی از این نقائص فاصله تریبون نماز جمعه از مردم است. جایگاه خطیب جمعه آن قدر جدای از مردم است که به هر جهت با فضای نماز و رابطه امام و مأموم بسیار غیرمأنوس و ناهمگون میشود.
در شهرهای مختلف عمدتا یک جایگاه رفیع دستنیافتنی و با فاصله زیاد از مردم درست کردهاند. باید پرسید این کار با انقلاب اسلامی و سنت نبوی چه تناسبی دارد؟ نکته دیگر در مورد مشکلات ساختاری در نمازجمعه این میباشد که ائمه جمعه، کانونهای وابسته به امام جمعهها، افراد برگزارکننده نماز جمعه باید به انقلاب پایبند باشند نه اینکه وابستگی به نماز جمعه را برای خودشان امتیاز بدانند!
در نظام اسلامی هرکسی به کانون امامت و مسئولیت نزدیکتر است باید حداقل وضع مادیاش از تودههای مردم پایینتر باشد. اما امروزه متاسفانه کاملا متفاوت است و نزدیکی به امام جمعه در برخی مناطق کشور خود به عنوان یک امتیاز برای گرفتن سایر امتیازها تلقی میشود. کارگزار نماز جمعه، ائمه جمعه هستند. اگر منتظريم که تحولي در نماز جمعه صورت گيرد، اين تحول صرفا بايد با پرچمداري امام جمعه صورت خواهد گرفت.
لذا تحقق نماز جمعه انقلابي نيز با محوريت امام جمعه انقلابي محقق خواهد شد. امام جمعه اول خود بايد دارای خصال انقلابيگري باشد تا مردم نيز با الگو گرفتن از ايشان در اين جهت حرکت نمايند. امام جمعه انقلابي اما بايد داراي اين شاخص ها باشد:
1.اهل تقوا
اولين گام براي انقلابيگري آن است که يک انقلابي اهل تقوا، مراقبت و خودسازي انقلابي است. سبک زندگي يک امام جمعه انقلابي با خدامحوري آغاز ميشود و ديگر شاخصههاي آن نيز شاخهاي از ريشه آن است. به واقع، روح و جوهره نگرش انقلابي با توحيد و وحدانيت و ارتباط با خالق هستي آغاز ميشود و كار و تلاش براي رضاي اوست كه معنا مييابد.
فراموش نبايد کرد اگر مهمترين پيام نماز جمعه توصيه به تقوا است، نميتواند گوينده کلام خود پايبند بدان نباشد، اما انتظار آن را داشته باشد که اين کلام در مخاطبين اثرگذار شود.
بخشهای بعدی این مطلب به زودی منتشر خواهد شد.