ابزارهای سنگی مکشوفه از دوران پارینه سنگی در ایوانکی و حقایقی جالب درباره نئاندرتالها
نئاندرتالها گونهای از گروههای انسانی هستند که در دوران پارینهسنگی میانی در بخشهایی از اروپا و آسیا زندگی میکردند و حدود 40 هزار سال پیش منقرض شدند.
انسانشناسان دربارۀ ویژگیهای ظاهری آنها معتقدند که نئاندرتالها کم و بیش شبیه انسانهای امروزی بودند؛ با میانگین قامت کوتاهتر و بدنی پهنتر و قویتر نسبت به انسانهای امروزی و البته ویژگیهای دیگری چون صورت و جمجمۀ کمی متفاوتتر.
کارشناسان امر بر این باورند که میانگین گنجایش مغزی نئاندرتالها کمی بیشتر از مغز انسانهای خردمند بوده است.
از جمله فرضیههای مرتبط با انقراض نئاندرتالها، کوچکتر بودن گروههای جمعیتی و کمتر بودن تراکم جمعیتی آنها نسبت به انسان خردمند است.
از یافتههای جالب توجه دربارۀ نئاندرتالها، ازدواج تعداد کمی از آنان با انسانهای خردمند است و دلیل این مدعا وجود ۴ درصد ژن مرتبط با نئاندرتالها در خزانۀ ژنتیکی انسان خردمندِ امروزیِ غیرآفریقاییتبار است.
ابزارهای سنگی یافت شده در تپههای میرک و در ایوانکی نشانههایی از حضور انسان نئاندرتال را در منطقه نشان میدهد؛ در همین راستا عدهای از باستانشناسان در صدد بر آمدند تا با بررسیهای میدانی و کاوشهای بیشتر روی این ابزارهای سنگی به دنیای مرموز نئاندرتالها در ایران راه پیدا کنند.
سید میلاد هاشمی عضو هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس تهران در گفت و گویی با پایگاه اطلاعرسانی بیرسانه درباره ابزارهای سنگی یافت شده در محوطههای پارینهسنگی ایوانکی اینگونه میگوید:
دی ماه سالجاری و در جریان یک بررسی میدانی در شمال ایوانکی در محدودهایی به طول 35 کیلومتر به تعداد زیادی دستساخته سنگی رسیدیم؛ محیطی وسیع با چندین محوطه که ابزارهای سنگی در سطح گستردهای پراکنده بودند.
وی با اشاره به کثرت این دست ساختهها در محوطههای مذکور بیان کرد: تعداد این دستهها زیاد است اما تنها بخش اندکی از آنها نمونهبرداری شدند و اکنون در مرحله مطالعات اولیه هستیم تا بطور دقیقتری بتوانیم صحت فرضیاتمان را بررسی کنیم.
سرپرست هیأت باستانشناسی بخش ایوانکی گرمسار با بیان اینکه احتمالات ما حاکی از این امر است که این ابزارهای سنگی مکشوفه به دورههای پارینهسنگی میانی و جدید بر میگردد، اضافه کرد: دوره پارینهسنگی میانی معمولاً به حدود ۳۰۰ هزار سال تا ۴۰ هزار سال پیش و دوران پارینهسنگی جدید به حدود ۴۰ تا ۱۲ هزار سال پیش برمیگردد و در مورد انتساب تاریخهای دقیقتر به مجموعه دستساختههای سنگی یافت شده، بررسیهای آزمایشگاهیِ دقیقتری لازم است.
هاشمی درباره چشماندازهای پارینه سنگی بخش ایوانکی اینگونه گفت: این منطقه در جنوب کوههای البرز قرار گرفته و به علت همجواری با کوهها به لحاظ تشکیل مخروطافکنهها بسیار مستعد است و از آنجایی که شهر گرمسار و ایوانکی نیز بر روی همین مخروط افکنهها قرار گرفته و از خاک حاصلخیزی برای کشاورزی برخوردارند و محوطههای پارینهسنگی یافت شده نیز بر روی همین مخروطافکنههای کهن قرار گرفتهاند که امروزه فعالیتی ندارند و بسیار فرسایش یافتهاند.
وی ادامه داد: علت غیرفعال شدن این مخروط افکنهها میتواند قطع و تغییر مسیر آب و فعالیتهای تکتونیکی چون زمینلرزه و فعالیت گسلها باشد.
سرپرست هیأت باستان شناسی با اشاره به این موضوع که در این دوران هنوز جانوران، اهلی نبودند و معیشت به صورت شکار جانوران وحشی و برداشت گیاهان خودرو بود، اضافه کرد: مخروط افکنههای کهن که خاک و رسوبات آنها را پوشانده بود به مرور زمان بر اثر فرسایش آبی و بادی دوباره آشکار شدند و همین موضوع موجب هویدا شدن سطوح باستانی شده که بر روی این سطوح، تعداد زیادی ابزارهای سنگی مشاهده میشود.
هاشمی ادامه داد: بر روی این دستساختههای سنگی لایهای تیره و براق به رنگهای مشکی تا قهوهای وجود دارد که دچار نوعی هوازدگی است که به آن جلای بیابانی میگویند.
وی در ادامه از کشف تعداد زیادی ابزارهای سنگی به شکل سر پیکان که در گذشته بر روی دستههای چوبی قرار میگرفتند خبر داد و گفت: به نظر میرسد که گروههای انسان خردمند یا نئاندرتالها به کمک این ابزارها به شکار جانوران میپرداختند.
عضو هیأت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه تربیت مدرس تهران ادامه داد: شکار حیوانات وحشی فرضیهای است که مطرح شده و شواهد آن موجود است اما همه یافتهها نیازمند بررسی آزمایشگاهی است تا نوع کارهای مختلف به کمک این ابزارها مشخص شود.
وی ادامه داد: موضوع مهم دیگر شباهت و تفاوتهای سنتهای ابزارسازی و تکنیکهای ساخت آنهاست که در صورت یافت شدن تفاوت میان سنن ابزارسازی در محوطههای مختلف ایوانکی میتوان فرضیاتی چون وجود گروههای جمعیتی متفاوت، وجود هویتهای فرهنگی متفاوت، تفاوت در معیشت و یا تعلق دستساختههای سنگی به دورههای زمانی مختلف را مطرح نمود.
سرپرست هیأت باستان شناسی بخش ایوانکی گرمسار درباره ردپای نئاندرتالها و وجود محوطههای پارینه سنگی در استان سمنان افزود: از شرق استان در دامغان در نزدیکی کویر چاهجم تا غرب آن در ایوانکی محوطههایی منتسب به دوران پارینهسنگی میانی یافت شدهاند که میتوان احتمال بالای حضور نئاندرتالها را هم در آنها مطرح نمود.
وی با بیان اینکه در دوران مذکور نئاندرتالها در اروپا و آسیا زندگی میکردند، ادامه داد: از نظر بازۀ زمانی، یافتههای ما با حضور نئاندرتالها مطابقت دارد و از نظر مکانی نیز نئاندرتالها در عرضهای میانه زندگی میکردند که بخش شمالی استان سمنان هم در همین عرضهاست (حدود ۳۵ درجه شمالی).
هاشمی ادامه داد: عرض جغرافیایی جنوب اروپا به عنوان محل زندگی نئاندرتالها هم قابل مقایسه با شمال استان سمنان است و از طرفی، در آسیای مرکزی مثلاً در ازبکستان هم بقایای سنگوارهای از نئاندرتالها یافت شده است.
وی با اشاره به این نکته که اخیراً در کشور ما و در غاری از استان قزوین در عرض جغرافیایی مشابه دندان کودک نئاندرتال کشف شده، یادآور شد: شواهدی چون عرض جغرافیایی، زمان، کشف دندان کودک نئاندرتال و کشف ابزارهای سنگی حضور این گونههای انسانی را در این پهنه جغرافیایی قطعی میکند.
هاشمی به ویژگی فنی دست ساختههای سنگی اشاره کرد و گفت: تکنیکی به نام لوآلوآ که منتسب به دوره پارینهسنگی میانی است، در آسیا و اروپا معمولاً به انسان نئاندرتال نسبت داده میشود که در کاوشهای صورت گرفته در اروپا در جایی که لایههای باستانی وجود داشت، این نوع ابزارها در کنار سنگوارههای نئاندرتال بدست آمدند.
وی تصریح کرد: فرضیه فعلی حضور نئاندرتال در کنار انسانهای خردمند است و این موضوعیست که مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتری دارد.
هاشمی درباره شمایل و هیبت ظاهری نئاندرتالها و شباهت و تفاوت آنها با انسانهای مدرن گفت: نئاندرتالها از نظر ظاهری شبیه انسان امروزی بودند؛ با میانگین قدی کوتاهتر و بدن پهنتر که صورت آنها کمی متفاوت بود اما به گونهای نبودند که اگر لباسی امروزی میپوشیدند، به دلیل متفاوت بودن چندان جلب توجه کنند.
سرپرست هیأت باستان شناسی بخش ایوانکی ادامه داد: نئاندرتالها تفاوتهایی با انسان خردمند داشتند اما به گونهای نبودند که بسیار متفاوت باشد و حتی از نظر مغزی، میانگین حجم مغزی آنها از انسانهای خردمند بیشتر بوده است.
وی گفت: ابزار آنها سادهتر و با پیچیدگی کمتری همراه بود و گروههای آنها کوچکتر بودند؛ مثلا اگر اجتماعات انسان خردمند را بصورت چندین گروه ۳۰ نفره در یک پهنۀ جغرافیایی در نظر بگیریم، نئاندرتالها حدود ۱۰ الی ۱۵ نفر بودند و تعداد گروههای کمتری هم از آنها در یک پهنه حضور داشتند و ارتباطات میان آنها هم به انسجام ارتباطات میان گروههای انسان خردمند نبود و یکی از دلایل انقراض آنها هم شاید تراکم جمعیت کمتر و ارتباطاتِ اجتماعی و جمعیتی کمتر آنان باشد.
سرپرست هیأت باستان شناسی بخش ایوانکی گرمسار ادامه داد: البته با وجود شباهتهای ظاهری، نئاندرتالها از نظر ظرفیتهای ادراکی و مغزی تفاوتهایی با انسان خردمند داشتند و هنوز دقیقاً مشخص نیست زبان و مکالمه میان نئاندرتالها آیا به پیچیدگیِ انسان خردمند بوده یا نه و مثلاً مشخص نیست آیا آنها میتوانستند مانند انسان خردمند جملات طولانی و پیچیده بسازند و از طریق آن با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
وی با اشاره به ازدواج بین نئاندرتالها و انسانهای مدرن بیان کرد: نشانه این ادعا وجود ۴ درصد ژن نئاندرتال در خزانه ژنتیکی انسان امروزی است.
هاشمی تأکید کرد: بحث ازدواج این دو گروه در دو دهه اخیر مطرح شده است و جای تحقیق و مطالعه بیشتری دارد.
به گفته سید میلاد هاشمی عضو هیات علمی گروه باستان شناسی دانشگاه تربیت مدرس تهران ابزارهای سنگی یافت شده فاقد ارزش مادی هستند و تنها از دید مطالعاتی ارزشمند هستند.
به گزارش بی رسانه: آن چه مسلم است این است که این دستساختههای سنگی مکشوفه ابزاری هستند تا کاوشگران به دنیای نئاندرتالها و انسانهای خردمندِ گذشته راه پیدا کنند و اطلاعات جدیدی از انسانهای این دوره کسب و به علاقمندان منتقل کنند.
انتهای پیام/م