اخبار استاناخبار ویژهاسلایدر

هیچ رانتی در کار نیست!

گفتگوی بی‌رسانه با مدیرکل بیمه ایران استان سمنان

به گزارش بی‌رسانه، به تازگی فرصتی دست داد تا در گفتگویی صریح و بی‌پرده با علی وفاپیشه، مدیرکل بیمه ایران استان سمنان، به برخی از مسائل پیرامون این نهاد بپردازیم. از آن‌جا اعطای نمایندگی بیمه ایران به همسر یکی از مقامات استان، به تازگی پرسش‌هایی در افکار عمومی ایجاد کرده بود، بخش قابل توجهی از این گفتگو معطوف به این موضوع است. بخش‌های دیگر این گفتگو که شامل عملکرد مدیرکل بیمه ایران است، متعاقبلا منتشر خواهد شد. بی‌مقدمه شما را به مطالعه این گفت‌وشنود صریح دعوت می‌کنیم:

بی‌رسانه: آیا به شفافیت باور دارید؟

قطعا، ما کوشیده‌ایم در پاسخگویی به ارباب رجوع، رسیدگی به خسارات و صدور بیمه‌نامه‌ها شفاف عمل کنیم و بهره‌وری کارکنان برای ما اصلی مهم بوده است. در بحث ارزیابی نیز اگر همکاران مشکلی داشته‌اند، شفاف به آن‌ها اعلام کرده‌ایم تا خودشان مشکل را برطرف کنند و در ارزیابی‌ها مشکلی ایجاد نشود.

بی‌رسانه: از آن‌جا که به شفافیت باور دارید، چند پرسش شفاف را مطرح می‌کنم. آیا تا کنون به افراد خاص نمایندگی بیمه ایران را اعطا کرده‌اید؟

به نظر من، اعطای نمایندگی، فقط به افراد خاص صورت می‌گیرد.

بی‌رسانه: مقصودم به طور مثال، اقوام مسئولین و… است.

افراد خاص از نظر ما شاخصه‌هایی دارند. در دو سالی که در سمنان خدمت کرده‌ام، فکر می‌کنم به 10 نفر کد نمایندگی اختصاص داده‌ایم. ما در سطح استان 120 نماینده داریم که شاید 20 نفر از آن واقعا فعال باشند؛ یعنی به 100 نفر از آنان همانطور که می‌فرمایید به دلیل روابط و مسئولیت و… کد نمایندگی داده‌اند. افراد خاص از نظر ما، افراد توانمند هستند.

هر فردی که واجد شرایط باشد، حق دارد که کد نمایندگی دریافت کند.

بی‌رسانه: این شرایط، دشوار است؟

بله شرایط، دشوار است اما ما نباید افراد را به سبب این که نسبتی با مسئولین دارند، از این حق محروم کنیم.

بی‌رسانه: به طور میانگین، از زمانی که فرد واجد شرایطی درخواست ارائه می‌دهد تا زمان اعطای کد نمایندگی، چقدر زمان می‌برد؟

بستگی به خود افراد دارد. دریافت کد نمایندگی، روش‌های مشخصی دارد.

بی‌رسانه: ظاهرا حضرتعالی به تازگی برای افتتاح یک دفتر نمایندگی بیمه ایران در شیروان، به این شهر رفته بودید.

کسی که این مطلب را در فضای مجازی گذاشته بود، کار مزخرفی کرده بود. فرد موردنظر در کنار منزل خود یک دفتر تأسیس کرده است. من با مدیرکل بیمه خراسان شمالی رفت و آمد دارم. ایشان گفت صبح که می‌خواهیم به مشهد برویم، سری هم به خانه فلان آقا بزنیم. ما رفتیم آن آقا را ببینیم اما گفتند رفته‌اند دفتر افتتاح کنند! اتفاقا کلید دفتر را هم نداشتند تا در را باز کنند.

بی‌رسانه: می‌فرمایید صاحب نمایندگی بیمه مذکور، چه زمانی درخواست داده بود؟

فکر می‌کنم دو سال و نیم قبل.

بی‌رسانه: حسب اطلاع من، ایشان در سال 99 درخواست خود را ارائه کرده‌اند.

نمی‌دانم. پرونده ایشان در مشهد بوده، اصلا پرونده در سمنان نبوده است.

بی‌رسانه: اما مصاحبه ایشان، در سمنان انجام شده است.

مصاحبه ایشان را در بجنورد گذاشته بودند اما ایشان گفته بودند من سمنان هستم. این مصاحبه‌ها به صورت ویدئوکنفرانسی انجام می‌شود. ما هم شرایط را همین‌جا مهیا کردیم تا ایشان مصاحبه خود را انجام دهند. در این مصاحبه‌های ویدئوکنفرانسی حتی نمی‌گذارند ما داخل اتاق شویم. شما از اقشار روشنفکر جامعه هستید، این‌ها مسائلی نیست که انسان آن را دنبال کند.

افراد کوته‌فکری این مسائل را مطرح کرده‌اند. کسی جز خودشان و پسر کوچکشان در اتاق کنفرانس حضور نداشته است. این مصاحبه حدود یک ماه قبل انجام شده.

بی‌رسانه: ظاهرا در مکاتبات اولیه مدیرکل بیمه خراسان رضوی، نوشته شده که ایشان همسر چه کسی هستند؛ به عنوان یک مطلع و کارشناس بفرمایید که آیا این رویه، معمول است؟

خیر، مرسوم نیست؛ ممکن است اشتباها این اتفاق انجام شده باشد.

بی‌رسانه: آیا با خودروی اداره‌کل به شیروان رفته بودید؟

خودرو در اختیار مدیر است. من برای آن مسأله به شیروان نرفته بودم، من برای کار خودم رفته بودم. آن‌ها با خودروی خودشان رفتند، ما هم با خودروی خودمان رفتیم. در بخش‌نامه‌ها آمده است که خودرو در اختیار مدیر است و ما از بازرسی هم در این خصوص پیگیری کردیم. آن خودرویی که آن‌جا دیده‌اند هم خودروی خود خراسان شمالی بوده، من خودرو را دم درب خانه گذاشته بودم.

بی‌رسانه: در مجموعه فرایند اعطای دفتر نمایندگی به همسر یکی از مقامات استان، آیا رانتی مشاهده می‌کنید؟

پیش از اعطای نمایندگی، مبالغی حق بیمه را برای افراد تعیین می‌کنند که آن‌ها باید آن را تأمین کنند. ما نمایندگانی داریم که به آن‌ها گفته‌اند 30 میلیون تومان حق بیمه بیاور اما برای آن خانم که مورد سوال شماست، گفته‌اند 100 میلیون حق بیمه بیاور.

بی‌رسانه: از سال گذشته تا امسال، 100 میلیون حق بیمه آورده‌اند؟

بله این کار را کرده‌اند.

بی‌رسانه: به نظرتان فرایند اعطای دفتر نمایندگی در این مورد قدری سریع انجام نشده؟

درخواست ایشان حداقل مربوط به دو سال و نیم قبل است.

بی‌رسانه: من کد دفتر بیمه ایشان را عرض می‌کنم، ممکن است استعلام بفرمایید؟

بله(در این بخش از گفتگو، مدیرکل بیمه ایران زمان درخواست مذکور را استعلام کرد)

صدای پشت تلفن: پرونده در برج 11 سال 99 از مشهد منتقل شده است و…

مدیرکل بیمه ایران استان پس از دقایقی گفتگو با تلفن: ظاهرا درخواست مربوط به اردیبهشت پارسال است. ایشان دو بار رد شده و در سومین‌بار، امتحان داده و قبول شده. به نظر من این چیزها مزخرف است. شما هم اگر شرایطش را داشته باشید، به شما هم کد نمایندگی می‌دهیم. فرزند برخی از بزرگان و وابستگان به نهادهای خاص هم یا نمایندگی بیمه دارند یا درخواست داده‌اند. با این افراد هم مثل سایر مراجعه‌کنندگان برخورد می‌کنیم.

بی‌رسانه: آن‌چه موجب حساسیت می‌شود این است که در کنار این موضوع، عروس استاندار پیشین نیز موفق به اخذ کد نمایندگی بیمه ایران می‌شود.

گاهی برخی از رقبا حاشیه درست می‌کنند. من خانم طبیبی(عروس استاندار پیشین) را خیلی قبول دارم. بیمه‌نامه‌ها را اصلا از این‌جا صادر نمی‌کرد. فقط یک کارخانه بخش خصوصی بود که آن هم همشهری خودشان بود. تمام بیمه‌نامه‌ها را از تهران صادر می‌کرد.

بی‌رسانه: این سرعت در اعطای دفتر نمایندگی قدری عجیب نیست؟

ما نمایندگانی داریم که ظرف 4 ماه به آن‌ها کد نمایندگی داده‌ایم. افراد باید در کلاس‌های آموزشی شرکت کنند. بستگی به افراد دارد که چگونه کار کنند.

بی‌رسانه: آیا همسر یکی از مقامات ارشد استان، این دوره‌های آموزشی را گذرانده است؟

من خبر ندارم، خود بجنورد به ایشان ابلاغ کرده و انجام شده.

بی‌رسانه: اما ظاهرا هیچ پرونده‌ای در شیروان تشکیل نشده است.

کلاس‌ها مجازی است. تقاضای ایشان هم در مشهد بوده.

بی‌رسانه: می‌شود در شهری تقاضا داد و در شهری دیگر دفتر دایر کرد؟

بله می‌شود. شما امروز دفتر نمایندگی می‌گیرید و فردا می‌خواهید آن را منتقل کنید، ما موافقت می‌کنیم.

بی‌رسانه: آن‌چه می‌فرمایید مربوط به پس از اخذ کد نمایندگی است، پرسش من این است که آیا می‌شود درخواست در شهری ارائه شود و کد در شهری دیگر اخذ شود؟

بعدا تقاضا را انتقال داده‌اند.  احتمالا تقاضا را در مشهد داده‌اند و بعد به تهران اعلام کرده‌اند که می‌خواهم نمایندگی را به شیروان منتقل کنم. در هر مرحله‌ای می‌توان انتقال داد. نماینده بیمه باید در دفتر حضور داشته باشد. فرد مذکور هم کوچ نکرده و این مقام استانی، خانواده خود را از شیروان به سمنان نیاورده است. اگر مقام ارشد استانی، بیمه‌نامه‌ای را از سمنان به شیروان برد، خود ما مدعی می‌شویم و یقه‌اش را می‌گیریم، چون تخلف کرده است. اما مطمئنم این مقام استانی کوچکترین فکری در این‌باره نمی‌کند. این کار برای همسر بیش‌تر جنبه سرگرمی دارد. قوم و خویش‌های ایشان در شیروان هستند و هر دو سه هفته یک‌بار، چهار پنج روز به شیروان می‌روند.

بی‌رسانه: تمام مسأله این است که آیا فرایند قانونی به درستی طی شده و آیا رانتی در میان بوده یا خیر؟

خیر، من قسم می‌خورم که درباره ایشان سخت‌گیری هم کرده‌اند. برای ایشان 100 میلیون حق بیمه نوشته بودند و به خاطر همین اعطای دفتر نمایندگی به ایشان طول کشیده تا این 100 میلیون حق بیمه را فراهم کند. جالب این است که ایشان این 100 میلیون حق بیمه را از طریق کارخانجات فراهم نکرده بلکه این مبالغ از طریق بیمه بدنه خودرو و آتش‌سوزی منازل قوم و خویشان و… فراهم شده است.

بی‌رسانه: آیا در طول فعالیتتان، محکومیت قضایی علیه شما صادر شده است؟

این‌جا خیر.

بی‌رسانه: آن‌جا چطور؟

بله آن‌جا داشتیم. تجدیدنظرخواهی را هم جواب دادیم و تمام شد.

بی‌رسانه: در حکمی که پیش‌روی من است، محکمه تجدیدنظرخواهی حضرتعالی را رد کرده است.

بله. تبرئه شده‌ایم.

بی‌رسانه: اما در حکم صادره، تجدیدنظرخواهی به ضرر شما رد شده است.

آن‌ها الکی هستند.

بی‌رسانه: حکم پیش‌روی من است.

حکم باشد. هدف شما چیست؟

بی‌رسانه: من می‌خواهم شما یک فرصت رسانه‌ای برای دفاع از خودتان در برابر شائبه‌ها داشته باشید.

شاید ما به علت عدم آگاهی از قوانین راه را اشتباه رفته باشیم اما به خدا سوگند می‌خورم که درباره حکم مذکور عمدی در کار نبوده است. بازرسی می‌گفت قصد ما این نبوده و می‌خواستیم صرفا یک تذکر بدهیم. خودشان اقرار کرده‌اند که حساب‌های مالی من از شفاف هم شفاف‌تر است. از هیچ چیز هم نمی‌ترسیم. روزی که به سمنان آمدم، پرونده داشتم اما خود بازرسی تأیید کرد که می‌توانم در سمنان مسئولیت بگیرم. من در هیأت تخلفات اداری تبرئه شدم. قطار در حال حرکت است که سنگ می‌خورد.

بی‌رسانه: آیا قرار است برای همسر رئیس شعبه یکی از بانک‌ها نیز کد نمایندگی صادر کنید؟

بله.

بی‌رسانه: آیا از همان شعبه وام گرفته‌اید؟

بله.

بی‌رسانه: این مسأله مصداق تعارض منافع نیست؟

نه، من وام گرفته‌ام و قسطش را می‌دهم؛ همه وام می‌گیرند، من هم یکی از آن‌ها.

بی‌رسانه: وام کلانی بود؟

100 تا کلان است؟

بی‌رسانه: با توجه به حقوق خوبی که می‌گیرید، خیر.

داریم قسطش را می‌دهیم. رئیس شعبه هم تقاضا داده و برای وی شرایطی تعیین می‌شود و باید ببینیم مصاحبه‌اش چگونه می‌شود. اگر پسر و دختر رئیس‌جمهور هم بیایند برای آنها شرایطی گذاشته می‌شود و ما آن‌ها را معرفی می‌کنیم. نکته مهم این است که ایشان نمایندگی بیمه آسیا را دارد و در حال انتقال آن به بیمه ایران است. ما هم ایشان را به تهران معرفی کرده‌ایم.

بی‌رسانه: گفته می‌شود حضرتعالی معمولا سه چهار روز از هفته را تشریف ندارید.

کجا می‌رویم؟

بی‌رسانه: مثلا مشهد.

مشهد می‌رویم؟ شما ماهی دو روز مرخصی نمی‌روید؟

بی‌رسانه: گفته می‌شود شما هر هفته به مرخصی می‌روید.

هر هفته می‌رویم؟ از همکاران ما بپرسید که این مطلب را تأیید می‌کنند یا نه. ما یک ماه است که خودروی خود را فروخته‌ایم، دو بار هم خودروی دولتی سوار شدیم. یک‌بار شاید من از مقامات بالاترم اجازه گرفته باشم و به مشهد رفته باشم. ماشین خودمان هست، چرا از ماشین دولتی استفاده کنیم؟ شاید برخی که دشمنی دارند این حرف‌ها را می‌زنند.

وظیفه من اصلا در اداره ماندن نیست؛ من باید دائما در حال بازدید از دفاتر بیمه باشم. ماهی یک‌بار هم با خودروی خودمان به شیروان می‌رویم. یک‌بار با ماشین دولتی رفتیم که آن را هم اجازه گرفته بودیم.

بی‌رسانه: به عنوان پسرعمه آقای استاندار، ایشان را چطور انسانی می‌بینید؟

من ایشان را بسیار آدم نیکی می‌دانم اما مردم باید بگویند.

بی‌رسانه: اما با توجه به این که با ایشان خویشاوند هستید، شناخت بیش‌تری از ایشان دارید.

او انسان سالم و صادق و پاک و تلاشگری است. او یک انسان به تمام معناست.

بی‌رسانه: دورترین خاطره‌ای که از ایشان دارید چیست؟

ما یک‌جا بزرگ شدیم، در یک خانواده بودیم و…

بی‌رسانه: شما پسرعمه آقای استاندار هستید؟

زیاد دنبال این مسائل نروید.

بی‌رسانه: شما پسرعمه ایشان هستید؟

نه، هیچ. ما همشهری هستیم.

بی‌رسانه: با هم نسبت فامیلی ندارید؟

خیر.

بی‌رسانه: آن دفتر در شیروان خواهد ماند؟

بله. هیچ بیمه‌نامه‌ای هم از سمنان به شیروان نخواهد رفت. ضمنا بروید و بررسی کنید که از سال 91 چیزی بر اموال من افزوده شده یا خیر. بارها پیش آمده که من حق و حقوق کم‌تری نسبت به سایرین برای خودم درنظر گرفته‌ام. بنویسید که هرکسی که توانایی داشته باشد، ما با نمایندگی او موافقت می‌کنیم. بنویسید که اگر پسر رئیس‌جمهور هم بیاید و توانایی داشته باشد، به او نمایندگی بیمه می‌دهیم. هرکس برای بیمه ایران خوب کار کند، نوکر او هم هستیم.

صنعت بیمه فسادپذیر است. ممکن است حق بیمه را در جیبشان بگذارند. بنابراین باید کسانی باشند که سالم باشند که حق بیمه را که از مردم گرفت، آن را به حساب شرکت واریز کند.

حرف آخرم این که من هرروز هفت و نیم تا یک ربع به هشت، سر کارم حاضر هستم اما شما از هر نهادی که بپرسید، مدیران زودتر از ساعت 8 سر کار حاضر نمی‌شوند.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

  1. سلام
    دروغ شاخ و دم نداره. آدم دروغگو هم همچنین. ایشان به خاطر زد و بند محکوم شده و الان هم داره زد و بند میکنه. رویهاعطای نمایندگی در بیمه ایران از 1394 به بعد عوض شده و نماینده ای میتونه نمایندگی جنرال بگیره که یک تا دو سال نمایندگی بیمه عمر داشته باشه. اگر کسی زودتر نمایندگی گرفت یعنی زد و بند کرده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا